وهابیت علیه جهان اسلام

شعری نو

عجب دارم چرا اینگونه دور از هم ؟

چرا دشمن ؟

چرا بد خواه ؟

مگر قرآن نمی خوانی ؟

که ما با هم دو تا روحیم در یک تن

که فتوا بر قتل من دائم

به فتوا خونم ار ریزی حلالت می شود آیا ؟

نمی دانم

چرا با کافران هم عهد و پیمانی

به خونم تشنه ای

بازیچه ی دست یهودانی

کمر بستی به قتل من

مبارک بر تو بادا این مسلمانی !

ره کج رفته ای

گمراه و حیرانی

تو هر فتوا که می خواهی بگو اما

ندارم ترسی از مردن

چرا باید بترسم من ؟

تو پنداری همه مانند تو از مرگ می ترسند ؟

نمی ترسند !!

حسین بن علی را میشناسی تو ؟

من از یاران او هستم 

شهادت آرزوی من

برو دیگر

مرنجان بیش از این خود را

مکن تا بیش از این بخندد

به ریشت مشرک و کافر

ز غفلت سر برون آور

برادر بس کن این خامی


یا علی

  • سعید محبوبی

نظرات  (۲)

  • عباس محبوبی
  • عالی بود دستددرت نکنه
  • مصطفی گرجی
  • سلام بد نبود
    دو پیشهاد دارم اولا برای عنوان وبلاگت فکری بکن کوتاه تر و آمیخته با اندکی چاشنی ذوق
    دیگه ابنکه شعرات تراش نخورده و نیاز به پردازش جدی تر داره. پیامت رو سعی نکن به صورت لقمه حاضر و
    آماده به خواننده بدی

    پاسخ:
    بروی چشم ...
    حتما در اسرع وقت در راستای انتقاد های شما وبلاگ اصلاح می شود ...

    با تشکر از انتقادتون ...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی